Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-04-30@02:50:15 GMT

استاد حدت: من در اصفهان شیفته نقاشی شدم

تاریخ انتشار: ۲۳ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۹۲۹۴۸

استاد حدت: من در اصفهان شیفته نقاشی شدم

ایسنا/اصفهان "من عاشق نقاشی شدم؛ در اصفهان هم شیفته نقاشی شدم. به هرکجای این دیار بنگری نقش و زیبایی می‌بینی. مشکل است که در نصف جهان زندگی کنی و هنرمند نشوی یا دست‌کم محبت و عشق خود را به هنر نشان ندهی."

چهارمین نمایشگاه «ریشه‌ها» امروز پنج‌شنبه (۲۳ آذرماه) به کوشش حوزه هنری استان اصفهان، در عمارت تاریخی سعدی برپا شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این دوره از «ریشه‌ها» آثار هنرمندی را به تماشا گذاشت که سروِ والا و همیشه سبزرنگ نقاشیِ ایران‌زمین است. مردی است که در همسایگی ما، یزدِ آرام و مهربان، چشم به جهان گشود و چون روزگار، او را به اصفهان پُرهنر رساند مایه فخر و نازیدن هر نصف جهانی شد.

این نمایشگاه به مناسبت «مروری بر مجموعه آثار نقاشی و پوسترِ محمدعلی حدت» برگزار شد؛ هنرمندی که فصلی هزاررنگ و نو در تاریخ هنر شهرمان به نمایش گذاشته است و جمله‌های بالا، بخشی از صحبت‌های استاد محمدعلی حدت بود که امروز در آئین گشایش این نمایشگاه بیان شد.

در دامان شهری هنرپرور

محمدعلی حدت، مردی که ریشه‌های او در هنر ایران چنان استوار است که هرگز نخواهد پژمرد، در آیین گشایش چهارمین نمایشگاه «ریشه‌ها» سخنان خویش را با نام پروردگار عشق‌آفرین آغاز کرد و گفت: خداوند همه هستی را در وجود آدمی خلاصه کرده و بیراهه نیست که همین انسان آفریده‌شده از خاک، برترین مخلوق عالم شناخته می‌شود؛ «من چه گویم یک رگم هشیار نیست، شرح آن یاری که او را یار نیست». 

این پیشکسوت نقاشی کشورمان پس از اشاره به آن بیت مولوی که نشان می‌دهد در کنار هنر، با ادب و ادبیات نیز الفتی دارد، صحبت خود را این‌گونه ادامه داد: هنرمندان و هنردوستان همواره با کلماتی که سنگین‌اند برایم به من عنایت و لطف داشته‌اند. از همه آنان سپاسگزارم، اما من لایقش نیستم. من در اندازه و حدی که می‌گویند نیستم و هرچه بر زبان می‌آورند، برآمده از لطفشان است. قصد شکسته‌نفسی ندارم، اما شکر نعمت، نعمت‌ها در پی خود می‌آورد.

این هنرمند که سال ۱۳۴۶ شمسی دیپلم خود را در رشته نقاشی طبیعت و از هنرستان هنرهای زیبای اصفهان دریافت کرده است، درباره پیوند هنر خود با این شهر چنین بیان کرد: من عاشق نقاشی شدم؛ در اصفهان هم شیفته نقاشی شدم. به هرکجای این دیار بنگری نقش و زیبایی می‌بینی. بارها گفته‌ام مگر می‌شود در اصفهان زیست، اما اهل هنر نبود؟ مشکل است که در نصف جهان زندگی کنی و هنرمند نشوی یا دست‌کم محبت و عشق خود را به هنر نشان ندهی.

طراح پوسترهای خاطره‌انگیز سینمای ایران یادآور شد: همیشه ایمان داشته‌ام که «در هرچه بنگرم تو پدیدار آمدی، ای کم نموده رخ که چه بسیار آمدی». از برگی کوچک تا غرش‌های سهمگین آسمان همگی نشانه‌های درخور اعتنایی برای من بوده. شاید غرش‌ها و باران‌ها نوایی است برای ما، اشک‌هایی است که برای ما ریخته می‌شود.

حدت در دنباله کلام متین و مجمل خود چنین آورد: از همه کسانی که در برپایی این برنامه نقشی داشته‌اند نهایت تشکر را دارم. اصفهان هنرمند ناآور و صاحب‌ سبک کم ندارد. در رشته‌های گوناگون و در ابعاد مختلف هنرمندان بسیاری یافتنی‌اند. از تئاتر و سینما و موسیقی و شعر گرفته تا نقاشی و حتی طنزپردازی در اصفهان هنرمندان پرنام‌ونشانی داشته‌ایم.

او که از ریشه‌های بردبار و استوار هنرمان است، با نگاهی به دوران ابتدایی کارش گفت: خدا را سپاس که من به شهر آمدم تا امکانات و شرایط برای رشدم فراهم باشد. در این مسیر کار کرده‌ام و رنج‌ها کشیده‌ام. خداوندگار نیز لطف داشت. صبوری خانواده‌ام و مخصوصاً همسرم، سوسن، را نمی‌توان در مسیر ترقی من نادیده گرفت. بارها دوسه شب پشت‌سرهم نمی‌خوابیدم تا یک پوستر سینمایی را طراحی کنم و به تهران و وزارت ارشاد برای مجوز ببرم و تحویل تهیه‌کننده بدهم. در این سالیان، همراهی همسرم بود که فرصت را برای بالیدن من فراهم کرد. او بود که از فرزندانمان مراقبت می‌کرد.

هنرور پُرکار و گزیده‌گوی اصفهان در سخنان پایان خود گفت: عشقم به نقاشی نگذاشت به اطرافیانم توجه کنم. اما به هرچه نگریستم در آن نقاشی دیدم. همسر و فرزند و دوست و حتی کاسب‌کار محله‌مان برای من یک تابلوی نقاشی بود. به‌خاطر کم‌توجهی‌ام از همه آنها عذرخواهی می‌کنم.

بیش از گذشته خدمتگزار هنرمندان اصفهان باشیم

در این آئین همچنین احمد نوری، مدیر حوزه هنری استان اصفهان ضمن خیرمقدم به مهمانان و با اشاره به اینکه از یزد نیز به احترام استاد محمدعلی حدت در این ائین حضور یافته‌اند، گفت: نام و آوازه استاد حدت را همیشه شنیده بودم و با آثارشان آشنایی داشتم، اما اولین‌بار در ایام کرونا فرصت دیدار با او فراهم آمد.

او ادامه داد: جامع‌بودن این هنرمند در حوزه‌های مختلف همیشه برای من جذابیت داشت. بسیار کوشیدم تا توفیق خدمت به این هنرمند برای حوزه هنری حاصل شود. خدا را سپاسگزارم که زمینه برگزاری این برنامه و البته با همکاری خودِ استاد ایجاد شد. ما همه توان و تلاش خود را برای این برنامه گذاشتیم. امیدواریم بضاعت ما بیشتر شود تا بیش از گذشته خدمتگزار هنرمندان اصفهان باشیم که بسیار هم هستند.  

درباره محمدعلی حدت باید کتاب نوشت

همچنین مرتضی بخردی، از دوستان قدیمی محمدعلی حدت و از نخستین‌ گالری‌داران اصفهان نیز در این آئین گفت: از من خواستند که درباره حدت حرف بزنم، اما درباره حدت باید کتاب نوشت. حدت از ستون‌ها و پایه‌های هنر اصفهان است. سال‌ها پیش هنرستان هنرهای زیبا در اصفهان پایه‌ریزی شد که نه‌تنها در ایران بلکه از سوی بسیاری از شخصیت‌های دنیا موردتوجه قرار گرفت، چراکه حرفه‌ای عمل می‌کرد و از دل آن شخصیت‌هایی همچون محمدعلی حدت ظهور کرد. هنرمندان پرورش‌یافته در آن به عرصه‌های جهانی راه یافتند، اما متأسفانه امروز خبری از آن حال‌وهوای هنرستان نیست و به‌طور کلی عوض شده است.

بخردی تأکید کرد: نباید بگوییم حدت از جمله پوسترسازان ایران به شمار می‌رفت، بلکه باید بگوییم او تنها پوسترساز ایران بود. کسانی همچون مرتضی ممیز یا آیدین آغداشلو هم پوستر کار می‌کردند، اما هرگز توانایی، تکنیک و وسعت کار حدت را نداشتند. او در پوستر، نقاشی و بناهای تاریخی و هر حوزه‌ای که وارد شد، درخشید.

به گزارش ایسنا، علاقه‌مندان برای بازدید از چهارمین نمایشگاه «ریشه‌ها» می‌توانند تا ۹ دی‌ماه، همه روزه از ساعت ۱۰ تا ۱۲ و ۱۵ تا ۱۹ به عمارت سعدی اصفهان مراجعه کنند. این رویداد هنری با عنوان «مروری بر مجموعه آثار محمدعلی حدت» در گالری‌های بوستان، گلستان، نقطه، هنرمند و تماشا برقرار است. در این نمایشگاه ۵۰ پوستر سینمایی و بیش از ۴۷ نقاشی از استاد محمدعلی حدت با موضوع‌های مختلف و در سبک‌های آب‌رنگ و اکریلیک و دیجیتال به ارائه‌شده است.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: نمایشگاه نقاشی نقاشي حوزه هنری استان اصفهان نقاش نمایشگاه هنري استانی اجتماعی استانی اقتصادی استانی شهرستانها استانی ورزشی نقاشی شدم ریشه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۹۲۹۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رازهای نقاشی مرگ سقراط

افلاطون در رساله فایدون واپسین لحظات زندگی سقراط فیلسوف بزرگ یونان باستان را چنین روایت می‌کند: پس از خطابه دفاعیه علیه محکمه‌ای که خواستار مجازات مرگ برای او شده بود به شاگردانش می‌گوید: نگران من نباشید، شما فقط جسم من‌را در خاک خواهید گذاشت. سپس در میان اشک و غوغای یاران و حتی اندوه زندانبان جام شوکران را از شاگردش کریتو گرفته و می‌نوشد. مایع زهرآگین به‌سرعت بدنش را سست کرده، چشمانش بی‌حرکت مانده و او مرگ را پذیرا می‌شود، تا درسی برای زندگی دیگران باشد.

به گزارش ایرنا، پرسش‌های سیاسی و فلسفی سقراط شهروندان آتن را به تردید در حقیقت خدایان پانتئون و اصالت ارزش‌ها در اخلاق یونانیان فرامی‌خواند. او بخاطر این پنداشت‌ها به ناباوری نسبت به خدایان و فاسد کردن جوانان متهم شد که مجازاتش مرگ بود؛ مطابق رسم زمانه با نوشیدن جام‌زهر. سقراط بی‌مناقشه حکم قضات را پذیرفت و حتی شاگردانی را که وی را به نوشتن تقاضای عفو و یا فرار از آتن تشویق می‌کردند، به‌شدت سرزنش کرد. صحنه واپسین دم حیات او تا لحظه نوشیدن جام شوکران، بار‌ها توسط هنرمندان مختلف به تصویر کشیده شده که یادمانی‌ترین آن‌ها اثر چشمگیر نقاش نئوکلاسیک فرانسوی ژاک لوئی داوید است باعنوان مرگ سقراط (La Mort de Socrate) که حالا در موزه متروپلیتن نیویورک نگهداری می‌شود.

داوید این نقاشی ۱۳۰ در ۱۹۶ سانتی‌متری را بدون التزام دقیق به روایت افلاطون و برمبنای نگاهی ستایش‌آمیز به سقراط برای پذیرش شجاعانه مرگ خلق کرد تا تصویری حماسی از عزت و کرامت باشد. در مرکز صحنه سقراط با ردای سفید و در هیبتی قهرمانانه روی تخت نشسته با قامتی استوار دست راستش را برای گرفتن جام سرخ شوکران دراز کرده است. او با دست چپ به بالا اشاره می‌کند؛ به آسمان و جهان پس از مرگ. بدین‌سان در آخرین دقایق عمر نیز از موعظه و خطابه باز نمی‌ایستد؛ ترجیح می‌دهد بمیرد، اما از باور‌ها و تعالیم خود دست نکشد. این آخرین درس اوست برای شاگردانی که پیرامون وی در اندوه و اضطراب بسر می‌برند.

افلاطون، شاخص‌ترین آنها، غم‌زده و سر در گریبان، جلوی تخت نشسته و پشت‌به صحنه وقوع تراژدی را انتظار می‌کشد. مرد جوانی که فنجان شوکران را بسوی سقراط گرفته، از شدت تأثر روی برگردانده تا شاهد نوشیدن زهر توسط فیلسوف نباشد. مرد دیگری دست روی زانوی او گذاشته تا شاید وی را از این‌کار منصرف سازد. دیگرانی که تاب دیدن صحنه را ندارند، در عمق دالانی درحال دور شدن هستند. مضمون اصلی صحنه‌پردازی، تمجید از رویکرد فیلسوف به مرگ است و ابراز همبستگی با او که مرگ را نه پایان هستی، بلکه سویه دیگری از زندگی می‌پندارد.

ژاک لوئی داوید نقاش برتر زمانه خویش بود و در آثار تماشایی‌اش روایت‌های تاریخی را با فلسفه روشنگری در می‌آمیخت تا متفکرانه‌ترین نمونه‌های نقاشی آکادمیک را پدید آورد. زبان تصویری او فاخر متناسب با علائق طبقه اشراف فرانسه بود، لیکن برای قاطبه مردم نیز قابل فهم و عمیقاً الهام‌بخش بود. شاگردان وی، بعد‌ها از سبک کلاسیک و روایت‌های سخت و محکم آن فاصله گرفته به سوی امواج پرشور هنر رمانتیک رفتند. آثار او طلایه‌دار تمدن مدرن بودند، آکنده از بشارت‌های اخلاقی و روح انقلابی. در فرانسه او نقاش محبوب سه رژیم پیاپی بود؛ ابتدا در دربار لوئی شانزدهم سپس در عصر انقلاب و نهایتاً در دوره امپراطوری ناپلئون بناپارت. هر سه رژیم از آثار تاثیرگزار وی برای تبلیغ مشروعیت و اقتدار خویش بهره می‌گرفتند، اما در نهایت به اتهام خیانت به زندان انداخته شد.

نقاشی مرگ سقراط دو سال قبل از انقلاب کبیر فرانسه خلق شد و القاگر حس مقاومت در برابر بی‌عدالتی، پیام‌آور روشنگری و فداکاری قهرمانانه بود. داوید در روند انقلاب فعالانه شرکت داشت و تصاویری از نماد‌های شجاعت و ایثار خلق کرد. او سال‌های پایانی عمرش را در بیماری و تبعید گذراند. وساطت‌ها برای بازگشت او به فرانسه به‌ثمر ننشست تا این‌که در ۱۸۲۵ در بروکسل از دنیا رفت. در ۲۰۰‌مین سالگرد انقلاب (۱۹۸۹) دولت فرانسه تلاش کرد بقایای داوید را به کشورش بازگرداند، اما دولت بلژیک با این استدلال که قبر او بنایی تاریخی است، از این‌کار امتناع ورزید.

دیگر خبرها

  • رازهای نقاشی مرگ سقراط
  • دعوت از گرایی به اردوی تیم ملی کشتی فرنگی
  • محمدعلی گرایی به اردوی تیم ملی کشتی فرنگی دعوت شد
  • مرحوم مجتهدی غرب را می‌شناخت اما غرب زده و شیفته غرب نبود
  • نام‌گذاری معبر ورودی دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان به‌نام «استاد فروغی»
  • معروفترین نقاشی جهان اتاق دار می‌شود
  • نمایشگاه نقاشی گروهی دانش آموزان ابتدایی شاهرود
  • خشم پدر، جان همسر و فرزندش را گرفت
  • تجلیل از فرهیختگان شهر در منطقه ۱۵ اصفهان
  • خیزش های دانشجویی دنیا سرآغاز تحولات جهانی